۱۳۹۲ فروردین ۲, جمعه

ملت و دولت


دولت از نیروی ملت شد پدید
وای ازآن دولت که ملت را ندید
هیچ دولت را نیابی پایدار
گرنباشد پایه هایش استوار

چیست پایه وحدت آرای قوم
تکیه برامروزوبرفردای قوم
قوم اگر گفتم مرادم ملت است
ملت ارگویم اساسش وحدت است
ملت ما اندرین سخت آزمون
کرده ثابت وحدت خودرا بخون
ملت امروزچون دیروزنیست
شیرسنگر مرغ دست آموز نیست
این عقاب تیزچشم خشمگین
نیست دیگردست بِین آن واین
این برهنه پای طوفان آفرین
این قیامت ساز، میدان آفرین
فن حرب ازمرگ وخون آموخته
غیرت از عشق وجنون آموخته
جوهراین ملت ایمانست وبس
رهبرش خورشیدقرآنست وبس
بی سواد و باسوادانش به دام
تازه مشق و اوستادانش غلام
دیده درنورخدا اسرارحق
درنگاه مصطفی انوارحق
برده تیغش قضا بارنگ خون
کرده نقش اناالیه راجعون
غازی سنگر گزین را عارنیست
گرگریبانش ستاره دارنیست
آنکه درمیدان رزم آورده تاب
ازگریبانش بتابد افتاب
گرنباشد برسردوشش عیان
شکل زرینی زشمشیرونشان
ماشه دورازنوک انگشتش مباد
سوی دشمن جای رو، پشتش مباد
ملت ماخورده جوش اتحاد
درمیان کوره ی خون درجهاد
خون وآتش قوم را یکدست کرد
درزهای زشت را پیوست کرد
ملت ورزیده ی بالغ نظر
خودشناسد راه خیراز راه شر
خودبخود داندکه نیروی جهاد
اتحاداست،اتحاداست،اتحاد


برگرفته شده از کتاب:  شبهای آوارگی/ مرحوم استاد خلیل الله خلیلی

هیچ نظری موجود نیست:

پست ویژه

درسی که از تاریخ گرفته شود همین است!

در سی و چند سال قبل وقتی همه چیز به دست آنها افتاد به جان هم افتادند، گفتند آماده نبودیم همه چیز به یکبارگی اتفاق افتاد، طرح ما بر این بود...