۱۳۹۳ مهر ۱۷, پنجشنبه

بلی عدالت گستری!


نوشته: عبدالباسط امل
در پاسخ به  نبشته بانو مریم آویژه هوتکی
چهارشنبه 16 میزان مصادف است به روز اعدام نمودن مجرمین حادثه پغمان.

سالهاست که صدا بلند می شود حقوق زن زیر پا گردیده و کسی یا مرجعی نیست عاملین آنرا مجازات نماید.
گاهی گفته شد: در فلان شهر مردی خانمش را به آتش کشیده، فلان مرد چندین ماه می شود با مشت و لگد با خانم خود برخورد می کند و او را در اطاقی زندانی نموده است.
حقیقت هم همین است, هرکس حقی دارد و در صورت نادیده گرفتن آن یا ظلم بالای او می تواند صدا بلند کند و خواهان عدالت گردد.
اما؛ اغلب طی این مدت هیچ گام جدی برای حل این معضل برداشته نشده است.
اعتراضات و راهپیمایی بانوان و جوانان و موقف گرفتن های سازمان حقوق بشر نیز نتیجه بخش نبوده است.
آخرین بار خبریکه خشونت همه ملت راه به همراه داشت، حادثه درد آور پغمان می باشد، تعدادی از افراد حیوان صفت وحشیانه بالای چندین خانم تجاوز گروهی نموده و باعث مرگ یکی از آنها شدند.
به تعقیب نشر این خبر در رسانه ها، مردم در هر گوشه و کنار کشور دست به تظاهرات بزرگ زده و خواهان اشد مجازات این جانیان گردیدند.
عده زیادی از مردم خواهان اعدام نمودن مجرمین گردیدند.
فرمان آقای حامد کرزی رئیس جمهور اسبق کشور نیز بر اعدام نمودن مجرمین صادر شد، پس از رفتن به محکمه تصمیم نهایی نیز به اعدام شش تن از آنها اعلام گردید.
گفته می شود به روز چهار شنبه 16 میزان سال روان آنها به دار آویخته شدند.
ولی؛ آنچه قابل تأمل است، موقف گیری های سازمان عفو بین الملل، تعدادی از نهادها و شخصیت های به اصطلاح "مدافع حقوق بشر" است.
آنها با اعدام نمودن این افراد مخالفت خود را اعلام نموده خواهان بررسی بیشتر در زمینه گردیدند.
تعدادی از جوانان در بلاگها و صفحات اجتماعی نیز کشته شدن این افراد را خلاف عدالت خوانده آنرا انتقام جویی تعبیر نموده اند.
سوال برانگیز این است که چرا هرگاه قاتلین ملت و اینگونه مجرمین محاکمه می شوند، مدافعین حقوق بشر و سازمان عفو بین الملل مخالفت می کنند؟
ازین موقف گیریها و تعبیرات چند نکته را می شود درک کرد:

-          غربیان و سازمان های چون حقوق بشر و عفو بین الملل نمی خواهند، جنایت کاران اصلی به قتل رسند، چون زنده بودن آنها و فعالیت های مخربانه شان زمینه ساز حضور ایشان در کشور می تواند باشد.
-          اصل هدف از سازمانی بنام حقوق بشر و حقوق زن حفاظت از بانوان نبوده بلکه چیزی دیگر است، ورنه؛ چگونه حاضر نمی شوند با ازبین بردن متجاوزین موافقت خود را اعلان نمایند.
-          آنهایکه همیشه دم از حقوق زن می زنند ولی؛ با اعدام نمودن مجرمین مخالفت می کنند، مگر این موقف شان دفاع از حق مجرمین نیست؟
-          مرام و هدف اصلی آنهایکه سالهاست شعار دفاع از حقوق زن را سر میزنند، بی حجاب ساختن و به بازار کشانیدن بانوان است. آنها اعتقاد دارند حق زن صرف همینست که با لباس چسپان و صورت مفشن از خانه خارج شوند و به دفاتر بروند.
آیا واقعاً حق زن همین است؟
اگر هدف اینگونه افراد عفت و پاکی و عزت زن بوده باشد، پس چگونه با مجازات متجاوزین مخالفت می کنند.
عده ی از افراد به اصطلاح مدافعین حقوق زن و روشنفکر براین باورند که اعدام نمودن این شش تن انتقام جویی بوده است نه عدالت.
جالب است یکتن ازین جوانان روشنفکر در وبسایت طلوع نیوز می نویسد:
فیلسوف ایتالوی سیزار بکیریا بیشتر از صد سال پیش نوشته بود "مجازات مرگ هرگز نتوانسته است مردان مصمم را از مجروح ساختن جامعه باز دارد". او اضافه می کند: مجازات مرگ نمی تواند از جرم باز دارد همانگونه که ترس از مرگ نمی تواند از رفتن به جنگ جلوگیری کند.
می خواهم به این بانو بگویم:
هر آنکه قدم به بیراهه گذاشته هر لحظه ازینکه دستگیر شود، او را می هراساند ولی؛ عدم اقدام مسؤولین پیوسته سبب گشته او این ترس خود را از مردم مخفی بدارد.
مگر چنین نیست که خاموشی اکثریت حق سبب جرائت مجرمین و خرابکاران می شود؟
در جواب به حرف دیگر او باید بگویم که:
خانم مریم هوتکی!
تفاوت میان مردیکه بخاطر حفاظت از سرزمین و مقدساتش به جبهه می رود و کسیکه بخاطر دزدی و تجاوز عزم میکند؛ زمین و آسمان است.
آن یکی بخاطر وطن و دینش آماده است تا آخرین قطره خونش قدم به عقب نگذارد ولی؛ این یکی با مجرد احساس کوچکترین خطر حاضر می شود بهترین یار و رفیقش را ترک کرده پا به فرار بگذارد.
به آن یکی از همه چیز وطن و مقدسات با ارزشتر است ولی؛ این یکی هر گامیکه بر می دارد، جز هوا و هوس خود به چیز دیگری نمی اندیشد.
این حرف خانم هوتکی، نظر شخصی ایشان و نشانگر عدم آگاهی ایشان از جامعه و فرهنگ عالی اسلامی مردم افغانستان میباشد.
اگر ایشان اندکی هم از دین آگاهی میداشتند، میدانستند که : و لکم فی القصاص حیاة یا أولی الألباب ( و قصاص برای شما مایه زندگانی است ای صاحبان خرد).
جانیان برعلاوه اینکه به حکم صریح قرآن عظیم الشان باید سنگسار می شدند، بلکه به نسبت مرگ یکی از مظلومین باید قصاص یا اعدام نیز می شدند که شدند.
تاریخ همیش شاهد بوده است؛ بزرگترین ترس که مانع اقدام به یک عمل گردیده است، هراس از مجازات، آنهم مرگ بوده است.
به چوبه دار بردن مجرمین در حضور مردم, باعث می شود، مردم پلیدی جرم را بدانند و با خود عهد کنند که از جرم فاصله بگیرند.
مطمئن هستم که اگر چند مجرم دیگر نیز به مجازات برسند، میزان وقوع جنایات به صفر رسیده و مردم ما در امن و آرامش کامل خواهند زیست.

هیچ نظری موجود نیست:

پست ویژه

درسی که از تاریخ گرفته شود همین است!

در سی و چند سال قبل وقتی همه چیز به دست آنها افتاد به جان هم افتادند، گفتند آماده نبودیم همه چیز به یکبارگی اتفاق افتاد، طرح ما بر این بود...