۱۳۸۹ بهمن ۲۰, چهارشنبه

بیدارگرعصرنوین آزادمردنادربزرگمرداسلام شهید حسن البناءعلیه الرحمه

نوشته:عبدالباسط "امل"



همه جهان عرب خاموش بودنند مردم تماما درغفلت بسرمیبردند بیچارگان ودرماندگان اکثرادرفقروبدبختی بودند،هیچکس سربلند کرده نمیتوانست تادرمقابل این ظلم واستبداد باایستد ،گاهی مردی به تبلیغ مردم برمیخواست وآنهارا متوجه مسولیت های شان میکرد،امانه!این گونه مردمان خیلی ها زود ازصحنه دورمیشدند ،زن ومرد پیروجوان حتی طفل ها منتظر مردی بودند تاآنهارا دریک صف بسیج نماید واین مردم راازخواب گران بیدارنماید ، ولی این زمان چه وقت خواهد بود؟
دیگرنبوت خاتمه یافته بود!اصحاب هم گذشته بودند ، فرزندانشان هم نبود،پس چه خواهد شد؟آیا کسی پیدا خواهد شد که باردیگر همان احکام قرآن وسنن نبوی صلی الله علیه وسلم راتازه نماید یا خیر؟
این حالت باید برهمه مردم می آمد نه تنها اعراب بلکه همه جهان اسلام چون آنها ازاین دومرجع فاصله گرفته بودندوجز تمسک وچنگ زدن به آن هرگزوقاروعزت ازدست رفته خودرابدست نخواهند آورد.
این حالت برهمه گران تمام میشد تااینکه آفتاب روشن از مصراین سرزمین آزادمردان وانقلابیان طلوع کرد واین زمانی بود که حسن البناءشهید پابه هستی گذاشته بود ،باتولد او همه احساس عجیبی داشتند ،تغیرات کلی درهمه دیده میشد ،هرروزیکه ازتولد این طفل میگذشت مردم ناگاه تکان میخوردند ، به خود می آمدند ومتوجه مسولیت های خودمیشدند روزبه روز حسن البناء نیرومندترمیشد اوازهمان آوان کودکی صاحب هوش وذکاوت خوبی بودوقرآن این کلام پاک الله راحفظ میکرد وسرمشق زندگی خود قرار میداد تحصیلات خودرادردانشسرای مقدماتی دمنهور به پایان رسانیده بود،چهارسال پس ازسقوط خلافت اسلامی بوسیله انگلیس جماعتی رابنانهاد در ابتدای این امر شش نفرهمفکروهمراه داشت مردم بااین گروه هیچ آشنایی نداشتند ودرسطح منطقه هیچ مطرح نبود .
آیا این جوان باشش نفرهمفکرخود درتاریخ اسلام چراغی خواهند روشن کرد یاخیر؟ این سوالی بود که گاه گاهی نزدشان خلق میشد ولی به آن اهمیت نمیدادند،مهم این بود که این مسولیت رابه پیش ببرند نه چیزی دیگر.
باگذشت هرروزاین شش نفر سعی وتلاشی بیشتربخرچ میدادند با این تلاشهابود که جماعت اخوان المسلمین آهسته آهسته میان مردم نفوذکرد وانظارمردم رابسوی خود جلب کردنمود ومیان مردم دیگرمطرح شده بود ،ولی مردم همه درفکر بودند که اخوان چه میخواهد!
اگر قدرت ویامقامی دردولت! پس چرابه حیث یک حزب سیاسی مطلق،آغازبه کارنکرد این گونه سوالهانزد هرفردمصری ایجادمیشد ولی اخوان به چیزی بالاترو پرارزشتر ازاین می اندیشیدند که باید امت اسلام رابیدارنمایند ودیگربرده غرب وشرق نباشند وامت اسلامی توانایی ونیرویی گذشته خودرابیابد وسرانجام باردیگرپرچم خلافت اسلامی درهمه جهان بلند گردد .
هرعضوی این گروه مسولیت های بزرگ راحمل میکردبخش فرهنگی،اجتماعی،انکشافی،سیاسی وسرانجام درصدد خلافت اسلامی بودند تا اسلام حکومت داشته باشد نه مفکوره های پوچ وبی ارزش شرق وغرب ،تقدیر الهی به این رفته بود که آینده بوسیله حسن البناء وگروهش رقم زده شود وهمراه باحرکت اخوان آینده حرکت کند ، حسن البناء یکروز درقاهره شب دراسماعلیه وفردا صبح جایی دیگری میبود وشب وروز دراندیشه بیداری اسلامی بود،اودرتلاش رساندن پیام بیداری به همه بود تا با این وسیله مسلمانان راازخواب گران برخیزاند.
هرروزیکه میگذشت علاقمندان ودوست داران اخوان بیشترمیشد مردم درهرگوشه وکناربه پیروی از حسن البناءسعی وتلاش در بیداری مسلمانان میکردند ، درلبنان ، اردن ، فلسطین اخوان نفوذ یافته بود حتی که دفاترشان درآنجاهاایجادشد ،دیگراینکه گروه نظامی وحربی اخوان شروع به فعالیت کرده بود وحسن البناء خود میگفت :شما گروهی آراسته بالباس علم ، تقوا ، ایمان ، به من بدهید وبازجهان را فتح خواهم کرد به قعر ابحارخواهم رفت ، اوبااینگونه فکروغیرت توانست مادرحرکت های اسلامی رابسازد که تاابد رهروان آن فعال و پرتحرک خواهند بود،گروه حربی اخوان به کمک بیچارگان فلسطین ایجاد شد تا برضدطاغوت زمان به مبارزه پردازد ، هرچند درابتدا دراقلیت قرارداشتند ولی نبردی که میان مجاهدین وهیولای اسراییل رخ داد اخوان پیروز گشت،چنانکه درابتدای نبردعساکر اسراییل دجال به اقلیت مجاهدین پوزخند میزدند که چه گروه کوچکی درمقابل شان قرارگرفته است وخواهان ستیزه اند اما ناگهان افسری ازمیان شان درجوابش گفت :ماآمده ایم که هم زنده بمانیم وهم به پیروزی برسیم ولی آنها آمده اند که باید پیروز شوند ورنه مرگ رابراسارت وبردگی ترجیح میدهند ومیدان نبردرا تاآخرین لحظه حیات ترک نمیگویند وسرانجام دراین نبرد پیروزی ازآن ایمان وتقواگردید.
دشمنان اسلام وکوردلان پیشرفت وپیروزیهای اخوان راتحمل کرده نتوانستند ودرصدد توطئه علیه جماعت اخوان المسلمین برآمدند تعدادی زیادی ازاعضای این جماعت زندانی شدند به جز ازامام شهید حسن البناءوعده ازاعضای دیگر جماعت ، اما درین زمان جماعت اخوان منحل شده بود وفعالیت هایش راپنهانی به پیش میبرد ، باوجود آنهم حسن البناءشهید دست ازدعوت وجهاد نبرداشت ودرهمان اوضاع ضیق ومشکل باشیوه بسیار نیکو مردم رادعوت میکرد تااینکه تقدیر الهی به شهادت این ابرمرد رفت ،حسن البناء این بیدارگرعصر نوین درموترش مورد شلیک جیره خواران استعمار قرارگرفت محافظ اوهمان جا شهید گردید واوتاچند متری به تعقیب شلیک کننده رفت اما دیگرکارازدست رفته بود وتوان حرکت نداشت باید به درمانگاهی برده میشد ولی بازهم دردست دشمنان افتاد واوبواسطه دولت مزدوربه درمانگاهی نزدیک برده شد ولی نه!این گونه مردم هرگز حاضر به کمکی نمیشوند اگر میخواستند که حسن البناء نجات بیابد هرگزبالایش شلیک نمیشد وحالاکه به هیچ وجه کمک نخواهندکرد وتاامروز منتظرهمین منظربودند که بزرگترین انقلابی زمان از پا درآید حسن البناءشهید سرانجام درسال نزده صدوچهل ونه به دست خودباختگان مصری دردرمانگاه به شهادت رسید اما این سرسپردگان غربی بااین کارخودبه پیروزی نرسیدند چون حسن البناءبهترین جماعتی رابنانهاده بودکه رهروانش این راه را همانند اوفروزان ودرخشان نگاه خواهند داشت وانشاءالله باگذشت هرروز رهروان جماعت اخوان المسلمین وبیدارگر، امت اسلامی هرچه بیشتر میشود.
حسن البناء شهید آزادمردی بود که درطول عمرخودتلاشهای فراوان برای بیدارسازی امت اسلامی بخرچ دادومردم رامتوجه مسولیت هایشان گردانید ، علما اسلام اورا مجدد قرن گفته اند واین حقیقتی است انکارناپذیر.
درخاتمه ازهمه خواننده گان محترم خواهانم که برین رادمرد دعای خیرنمایند ودرضمن برادران وخواهران اخوانی ورهروان واقعی این جماعت رادرهرگوشه وکنارازسرزمین الله یاری نمایند ونیزخود گامی درین راستا بردارند.
الله مغفرت کند این شهید گرامی اسلام را ومارا از زمره رهروان اصیل اخوان گرداند
آمین

هیچ نظری موجود نیست:

پست ویژه

درسی که از تاریخ گرفته شود همین است!

در سی و چند سال قبل وقتی همه چیز به دست آنها افتاد به جان هم افتادند، گفتند آماده نبودیم همه چیز به یکبارگی اتفاق افتاد، طرح ما بر این بود...