
چندین دهه میگذرد و ملت ما شاهد وجود احزاب متعدد میباشند.
تعدادی احزاب اسلامی و تعدادی غیر اسلامی.
در ابتدای تأسیس همه این احزاب چه اسلامی و چه غیر اسلامی به نفع کشور و دین عمل می نمودند همین باعث گردید که هرکدام تا اندازه هواخواه یابد و جمعی به آن علاقمندی نشان دهند. ولی با گذشت زمان پرده از روی هرکدام برداشته شد و مردم اصلیت هرکدام را شناختند. ازین میان هیچ حزبی چنان پاک که ابتدا می نمود؛ نبرآمد. این باعث گردید تا اعتماد و باور که این ملت بالای احزاب داشتند به کلی ازبین برود و آرزو و امید صدها هزار تن به خاک یکسان شود و باربار انزجار و نفرت خود را ابراز بدارند.
اصلاً مشکل اینجاست: احزاب با آنکه برنامه های مقدس و نیکی دارند در تربیه افراد و اعضای خود توجه جدی نمی کنند و احساسات بیجا را که میان نسل های گذشته بوده و باعث هزاران مصیبت گردیده؛ از مغز نسل کنونی حذف نمی نمایند. با آنکه این کار خیلی سخت است اما باید راهی را پیش گرفت که دیگر ملت ازهم متفرق و پارچه نشوند. باید مفکوره یکدیگر پذیری را در خود ایجاد کرد و تا حدزیاد از اشتباهات که باعث تشتت هم می شود؛ چشم پوشید.
این چندمین باریست که بحث عده از دوستان را میخوانم؛ که راجع به یکتعداد احزاب و جمعیتها کرده اند. همه خیلی دلایل منطقی ارائه میدارند. وقتی بحث شانرا میخواندم تعجب نمودم که همه خواهان تغییری مثبت و ادای مسوولیت دینی شان اند ولی بی مورد بر همدیگر تاخته و ضد هم نوشتند.
این درست همان مشکلیست که اکثر ما به آن مبتلا هستیم و بجای آنکه قدمی جهت بهبودی وضع کشور و اتحاد طبقات مختلف این سرزمین برداریم؛ خواهان مجازات مجرمین تاریخ می شویم. بیائید یکبار از هم بپرسیم اصلاً ما را چه که کسی را مجازات کنیم ویا مورد تقدیر قرارش دهیم. چون اینکار زمانی شدنیست که ما از خود چیزی داشته باشیم, اکنون که نه دولت درستی داریم و نه مرکزی دیگری وجود دارد که همه به آن اعتماد داشته باشند و رأی و نظر آنرا بپسندند؛ بناءً وقتی چنین است باید عقب این همه را رها کرد و از نو باید آغاز کرد.
عدم توجه به این مسئله باعث گردیده که در احزاب و جمعیت های فعلی کشور نفاق و حس بدبینی باردگر تازه گردد و بخصوص اعبتار جمعیت های مسلمان و دعوتگر زیر سؤال برود و دست یافتن به آرمانهای بزرگ شان مشکلتر به نظر برسد.
اگر جریان به همین منوال به پیش رود و در روند کارهای این احزاب خصوصاً جمعیت های دینی و اسلامی تغییراتی بوجود نیاید گمانش می رود که دیگر اعتماد ملت برای ابد از احزاب و جمعیت های دینی و اسلامی سلب گردد و سرانجام آنروز فراخواهد رسید که کشور به کشورهای که اصلاً درآن چیزی بنام اسلام وجود ندارد؛ مبدل گردد. پس برای مسؤلین چنین گروه های است تا تلاش اعظمی خود را بخرچ دهند و بساط این همه مصایب را برچینند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر