۱۳۹۲ مرداد ۱۶, چهارشنبه

برادرم؛ مسجد جای خشوع و عُجز است! (خاطره)

وبلاگ جوانان مسلمان




نماز فرض را اداء کردیم که امام مسجد گفت: دقیق معلوم نیست که فردا عید باشد ویا نه. فکر می کنم که تلویزیون ملی هم تا اکنون اعلان ننموده است, صرف یکی از رادیوها گفته که فردا عید است. شما چه می گوئید: تراویح را اداء کنیم ویا خیر؟

کسی گفت: اداء میکنیم, و کسی دیگر گفت: من خودم دیدم که تلویزیون ملی پیام تبریکی مشرانو جرگه را نشر کرده است؛ نخوانیم. و مه هم که دقیق نمی دانستم با تعدادی دیگری خاموش بودیم.
چند برادری که در صف اول ایستاده بودن؛ گفتند: برخیزید تراویح را اداء می کنیم, حالا, چه فردا عید باشد ویا نه؛ ثواب که می شود.
به تعقیب این حرفها همه از جا بلند شدند و صفها منظم شد.
اما؛ آن مرد که گفته بود: من خودم دیدم که تلویزیون ملی پیام تبریکی مشرانو جرکه را نشر کرده است؛ نخوانیم, از صف نمازگزران بیرون شده, مسجد را ترک کرد, قهر شد و حرفهای اضافی نیز با خود میزد.
من تعجب میکنم که این یکماه تربیت و پرورش, دوری از شیاطین, گرسنگی و تشنگی چه تأثیری کرده است؟
آیا روزه داشتن صرف گرسنگی و تشنگی است ویا در کنار گرسنگی و تشنگی, ایجاد اخلاق اسلامی در خود و پیروی از سیرت پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم؟
تعدادی از ما فراموش کرده ایم که مسجد جای خشوع و خضوع و عبادت مطلق است, فراموش کرده ایم که مسجد تربیت گاه شخصیتهای بزرگی بوده است که پیوسته از آیات قرآن و فرموده های پیامبر صلی الله علیه وسلم مو به مو پیروی میکردند. و این فراموشی سبب گردیده است؛ اینگونه ناز و قهرهای خود را در مسجد آنهم بخاطر ادای نماز بکنیم.
درین راستا باید تلاش نموده و این ضعف را ازبین بریم!.

عبدالباسط امل

8/7/2013

هیچ نظری موجود نیست:

پست ویژه

درسی که از تاریخ گرفته شود همین است!

در سی و چند سال قبل وقتی همه چیز به دست آنها افتاد به جان هم افتادند، گفتند آماده نبودیم همه چیز به یکبارگی اتفاق افتاد، طرح ما بر این بود...