۱۳۹۲ مرداد ۱۳, یکشنبه

ای دل

ای دل ترا ندای مرگ هم شنیدنیست
صبح اجل زمطلع عمرت دمیدنیست

برتخت ناز وبالش ابریشمین مناز
زیرا کزین جهان تو بکلی بریدنیست

ای دل مکن گنه که به تحقیق مردنست
اعمال نیک کن که قیامت رسیدنیست

چون کل نفس ذایقة الموت حکم شد
میدان یقین که شربت مرگت چشیدنیست

غره مشو برین گل و بستان زنده گی
با د خزان برین گل وبستان دمیدنیست

چون حضرت رسول خدا (ص )درجهان نماند
کس را چی اعتماد به نابود بودنیست

سعدی درین قفس کی توان داشت مرغ را
روزی قفس شکسته و مرغش پریدنیست

 ________________

سعدی رحمه الله

هیچ نظری موجود نیست:

پست ویژه

درسی که از تاریخ گرفته شود همین است!

در سی و چند سال قبل وقتی همه چیز به دست آنها افتاد به جان هم افتادند، گفتند آماده نبودیم همه چیز به یکبارگی اتفاق افتاد، طرح ما بر این بود...