۱۳۹۱ تیر ۱۹, دوشنبه

موسی بن نصیر قهرمانی که در صفحات تاریخ گم شد!!!





هرگاه قصد خواندن تاریخ ادیان و ملل در دل ما به وجود بیاید، اولین چیزی که به ذهن می رسد نام بزرگان و پهلوانان آن کیش خواهد بود که مشتاق دانستن آن هستیم. اما واقعا ما مسلمانان امروزی تا چه اندازه بزرگان و نام آوران دین خود را می شناسیم و تلاش های آنان را ارج می نهیم، بزرگانی که جان، مال و تمامی آمال شان پیشرفت دین مبین بود و در این راه از هیچ تلاشی دریغ نکردند.
یکی از این بزرگ مردان دین اسلام که آوازه اش در زمانی تمام اروپا را در بر گرفت و اندر پس فرماندهی اش بسی کشورها فتح گردید و بسی انسان ها مسلمان گشتند تابعی بزرگوار موسی بن نضیر بود. اما این که این شخص که بود، چه کرد و سرنوشتش چه شد را انشاالله در این مقاله خواهیم خواند...
موسی بن نضیر پدرش همان بود که هنگامی که حضرت معاویه (رضی الله عنه) برای واقعه صفین رهسپار شد با وی همراه نگشته و در پاسخ وی که پرسید: بخشایش های من بر تو آشکار است، پس چرا مرا همراهی نمی کنی؟ گفت: با سپاس تو ناباوری کسی نمی کنم که از تو برای سپاسداری سزاوارتر است و آن خدای بزرگ و بزرگوار است.
حضرت موسی بن نضیر (رضی الله عنه) در زمان امارت ولید بن عبدالمک به فرماندهی افریقا گمارده شد. گویند در آن زمان موسی هفتاد ساله بود اما همت جوانان را داشت و با تمام وجود خویش سعی در رخنه دین مبین اسلام به بلاد مختلف می کرد زمانی که مسلمانان به افریقا وارد شدند از جمله گروه هایی که در ابتدا برای مبارزه با مسلمانان علم برداشتند بربرها بودند. آنها در کوه های اطلس زندگی می کردند و به سخت زندگی کردن و مستقل بودن و دلاوری مشهور بودند. اما غافل از این که اسلام دینی است برای تمام ملل و بزودی محبت این دین زیبا در تمام قلب ها نفوذ خواهد کرد، بربرها نیز از این قاعده مستثنی نبودند و بزودی به دین اسلام گرویدند و قوی ترین سپاه را برای دین اسلام بوجود آوردند. سپاهی با عزمی آهنی که اروپا را در هم کوبید و درب کشورها را یکی پس از دیگری گشود.
زمانی که موسی بن نضیر فرماندهی افریقا را در دست داشت تصمیم گرفت که اسلام را وارد اروپا نیز کند لذا از طریق تنگه جبل الطارق مسیر اروپا و مهد تمدن آن یعنی اسپانیا را در پیش گرفتند در آن زمان اسپانیا تحت فرمان وزیگوت ها و حکمرانی رودریک بود.
موسی بن نضیر یکی از افراد بربر به نام طارق بن زیاد را به همراه سپاهی دوازده هزار نفری راهی کشور اسپانیا کرد طارق همان است که امروزه تنگه جبل الطارق را با نام وی می شناسیم. وی با این سپاه اندک لشکریان اسپانیا (اندلس) را در هم کوبید و سر پادشاه ایشان (رودریک) را برای خلیفه دمشق فرستاد. او در کمتر از یک سال شهره های قرطبه، مالقه و طلیطله را فتح کرد. زمانی که خبر فتح تدریجی اسپانیا به گوش موسی بن نضیر رسید وی تصمیم گرفت سهم خود را از این جهاد معنوی از دست ندهد، لذا با سپاهی متشکل از ده هزار سرباز عرب و بربر و یک صحابه که در تواریخ وی را منیذر نام برده اند و در آن زمان نود سال از عمرش می گذشت به سوی بلاد اسپانیا حرکت کرد. وی بر خلاف مسیر طارق بن زیاد قدم برداشت و شهر هایی که وی فح نکرده بود را تحت لوای اسلام در آورد. حرکت حضرت موسی بن نضیر ادامه داشت تا به فرانسه امروزی که مسلمانان آن جا را ارض الکبیر می نامیدند رسید. روش مسلمانان چنین بود که هرگاه به یک شهر می رسیدند، ابتدا مردم آن دیار را به اسلام دعوت می داند، در صورتی که آن مردم نمی پدیرفتند برای آن ها جزیه تعیین می کردند ولی مشکل زمانی بود که مردم آن شهر علیه سپاهیان اسلام شمشیر به دست می گرفتند و این جا بود که بین آن ها جنگ در می گرفت. پس از فتح اندلس و قسمتی از فرانسه به دست موسی بن نضیر و یارانش نامه ای از سوی خلیفه وقت ولید بن عبدالملک به دست موسی رسید که به وی دستور داده بود از اسپانیا خارج شود و از پیشروی باز ایستد. در این زمان تنها شهر گالیسیا مانده بود که به دست مسلمانان فتح شود لذا موسی با پیک خلیفه مسلمین صحبت کرده و پس از مداکرات انجام شده تصمیم بر این گرفته شد پس از فتح گالیسیا موسی به سوی ولید بن عبدالملک رهسپار شود.پس از فتح گالیسیا توسط مسلمانان، سپاهیان اسلام و بربرها در سرزمین های پهناور اطراف پخش شدند و در هر کجا که مناسب بود مسکن گزیدند.
در این زمان دومین پیک از سوی خلیفه به موسی رسید و موسی به همراه غنایمی بی شمار که تا آن زمان هیچ کس درباره اش چیزی نشنیده بود به سوی دمشق رهسپار شد. در این زمان نامه ای دیگر از سوی سلیمان بن عبدالملک برادر خلیفه به دست موسی رسید که از وی خواسته بود برای بازگشت به تعجیل نکند، با این حال موسی که اخیرا از بیماری خلیفه نیز مطلع شده بود خود را به سرعت به دمشق رساند و این شد سببی برای خشم سلیمان بن عبدالملک، چندی بعد خلیفه درگذشت و برادر وی سلیمان بن عبدالمک بر مسند خلافت تکیه زد.
در این زمان خشم خلیفه بر موسی بن نظیر تجلی یافت به گونه ای که دستور داد یک روز تمام وی را در زیر آفتاب سوزان نگه دارند و این عمل باعث شد موسی تاب و توان از دست دهد و بیهوش شود. پس از اینکه موسی به هوش آمد وی را مجبور کردند به پرداخت یک میلیون دینار کردند.
موسی بن نضیر مردی بزرگ بود و خدمتی که وی با فتوحات خود در افریقا و اروپا به اسلام نمود از دیگران هرگز دیده نشد و پاداشی که سلیمان بن عبدالملک به وی داد به هیچ جنایتکاری داده نشده است، چرا که پس از طرد این بزرگ مرد جهان اسلام از دمشق دست از سر فرزندان وی نیز بر نداشته و به بدتریت شیوه آنها را به قتل رساند...
مورخان نوشته اند زمانی که موسی بن نضیر در آخر عمر مبارکش وارد مدینه شد گفت: به زودی مردی از میان شما مسلمانان خواهد رفت که آوازه اش شرق و غرب جهان را فراگرفته است.
منابع:
 تاریخ کامل، ابن اثیر
تاریخ ابن خلدون، ابوزید عبد الرحمن بن محمد بن خلدون حَضرَمی
تاریخ طبری، محمد بن جریر طبری
تاریخ فتوحات مسلمانان در اروپا، شکیب ارسلان

هیچ نظری موجود نیست:

پست ویژه

درسی که از تاریخ گرفته شود همین است!

در سی و چند سال قبل وقتی همه چیز به دست آنها افتاد به جان هم افتادند، گفتند آماده نبودیم همه چیز به یکبارگی اتفاق افتاد، طرح ما بر این بود...