ابوعبدالله کهمس گفت: وقتی گناهی کردم، اکنون چهل سال است تا بدان می گریم.
گفتند: ای شیخ، آن چه گناهی است؟
گفت: دوستی به زیارت من آمد،به دانگی سیم او را ماهی بریان خریدم، چون خواست دست شوید از دیوار همسایه پاره ای گل بگرفتم تا وی بدان دست شوید.
اکنون چهل سال است تا بدان مظلمه می گریم و آن مرد نمانده تا از وی حلالی بخواهم.گفت: دوستی به زیارت من آمد،به دانگی سیم او را ماهی بریان خریدم، چون خواست دست شوید از دیوار همسایه پاره ای گل بگرفتم تا وی بدان دست شوید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر