۱۳۹۲ تیر ۶, پنجشنبه

گله دارم

 
بی آشیانه گشتم
خانه به خانه گشتم
بی تو همیشه با غم
شانه به شانه گشتم
عشق یگانه من
از تو نشانه من
بی تو نمک ندارد
شعر و ترانه من
سرزمین من


 خسته خسته از جفایی
سرزمین من
بی سرود و بی صدایی
سرزمین من
دردمند بی دوایی
سرزمین من
سرزمین من


***************
 کی غم تو را سروده؟
سرزمین من
کی رگ تو را گشوده؟
سرزمین من
کی به تو وفا نموده؟
سرزمین من

 
 

 ماه و ستاره من
راه دوباره من
در همه جا نمیشه
بی تو گزاره من
گنج تو را ربودند
از بهر عشرت خود
قلب تو را شکسته
هر که به نوبت خود
سرزمین من
خسته خسته از جفایی
سرزمین من
بی سرود و بی صدایی
سرزمین من
دردمند بی دوایی
سرزمین من
سرزمین من
مثل چشم این ستاره
سرزمین من
مثل دشت پر غباره
سرزمین من
مثل قلب داغداره
سرزمین من
سرزمین من






هیچ نظری موجود نیست:

پست ویژه

درسی که از تاریخ گرفته شود همین است!

در سی و چند سال قبل وقتی همه چیز به دست آنها افتاد به جان هم افتادند، گفتند آماده نبودیم همه چیز به یکبارگی اتفاق افتاد، طرح ما بر این بود...