۱۳۹۳ فروردین ۱۵, جمعه

بیایید ستاره های این دور شویم!

نویسنده: عبدالمجید فهیم عمر

آسمان دعوت اسلامی با درخشش ستاره های پرنور همیشه محو کننده تاریکی های جهالت و بدبختی ها بوده است و این ستاره ها ی درخشان فقط جوانان مسلمان اند، کلمه جوان مسلمان با ظاهر کوتاه و مختصر دنیایی از مفاهیم را در احاطه دارد.
جوان مسلمان اساس دعوت اسلامی از بدو پیدایش آن تا اکنون به شمار میرود،جوان مسلمان یاد آور جانفشانی های جوانان رشیدی چون امیر المؤمنین عمرفاروق،امیرالمؤمنین علی مرتضی،اسامه بن زید صلاح الدین ایوبی محمد بن قاسم محمد فاتح و هزاران هزارجوان سربکف میباشد...
ولی همه این حماسه آفرینان از گذشته های دور بودند آیا اکنون جوانانی یا حد اقل جوانی را با چنین مواصفات سراغ داریم؟
آیا جوانی قهرمانی سراغ داریم که همچون عمر مردانه وار اسلامش را در میان کفار اعلام کند و فارِق حق و باطل باشد؟
آیا جوانی را سراغ داریم که همچون علی قهرمان هر میدان و کابوس خواب های دشمن باشد؟
آیا جوانی را سراغ داریم که از حسن تدبیر اسامه بن زید نشانه هایی در اودیده شود؟اسامه بن زید جوانی که در سن هفده سالگی اداره بزرگترین قشون بدستش سپرده میشود و سرانجام فتح روم بدستان توانای این جوان قهرمان کلید میخورد آیا جوانی به این شجاعت و قهرمانی سراغ داریم؟
نمونه های بسیاری از این جوانان در تاریخ پربار اسلام سراغ است و برای معرفی هرکدام کتابهای ضخیمی باید نوشت ولی هدف از نوشتن این سطور جستجوی جوانی با این مواصفات در عصر کنونی است،با تاسف امت اسلامی با کمبود شدید این گونه جوانان مواجه است جوانانی که اداره و رهبری امت را داشته باشند جوانانی که شجاعت و غیرت دینی داشته باشند جوانانی که قدرت شان نه تنها بازو بلکه ایمان نیز آرایشگر آن باشد.
ما به اینگونه جوانان سخت نیازمندیم...
برعکس جوانان زیادی را سراغ داریم که خیلی خوب و عالی در زینت و آرایش ظاهری تلاش میکنند و زحمات فراوانی را متقبل
میشود تا اندکی شبیه هنرپیشگان سینما و یا هم ستاره های ورزش شوند ولی با تاسف که زینت اخلاق و کردار از آنها فرومی ماند،جوانانی را سراغ داریم که فاصله های دوری را برای انجام امور دنیوی طی میکنند تا باشد اهداف دنیوی شان برآورده شود ولی فاصه چند قدمی را برای رضای پروردگار بی نیاز خود برنمیدارد پروردگاری که با وجود بی نیازی خود بنده های مؤمن و متقی اش را دوست میدارد، جوانانی را سراغ داریم که وزن های ثقیل را در ورزشگاه ها برای زیبا ساختن بدن و اندام خود برمیدارند ولی هنگام نماز صبح توانائی دور نمودن لحاف را از روی خود ندارند،جوانان کنونی شرکت در برنامه های مزخرف تلویزیونی را که سراپاحقیر شدن و رسوا شدن است افتخار می پندارند ولی از ظاهر شدن در برنامه های دینی و کلاس های آموزش اصول و پایه های دین ننگ و عار دارند...
بلی! باوجود استثنائات اندکی، این ها همه مواصفات جوانان به اصطلاح مسلمان کنونی امت اسلامی اند که سرتاسر سرزمین های اسلامی از وجود چنین جوانان موج میزند.
ولی آیا همه اینها زنگ خطری برای نابودی و ناکار شدن بازوی قوی امت اسلامی نیست؟
آیا همه اینها اساس ایمان و عقیده فرد مدعی اسلام را در معرض خطر قرار نمیدهد؟
آیا جفا نیست اسم از اسلام باشد و عمل از غیر آن؟ آنگاه همه ریخته ها و شکسته هارا به پای اسلام مقدس و مبرا ازهمه عیوب بریزیم؟
چرا حقایق و مفاهیم برعکس شده اند؟
چرا و تاکی اینقدر به دین خود جفا کنیم؟ بدون شک دین ثابت و پابرجاست ولی این ماهستیم که قبل ازهمه تیر را به سوی خود شلیک میکنیم و خود را در معرض نابودی قرار میدهیم و این جفاییست که خود در حق خود میکنیم.
بیایید دست از الگو برداری از دیگران برداریم ما نمونه های فراوانی و الگوهای بیشماری داریم ما عمر،فارق حق و باطل داریم ما علی،فاتح خیبر داریم،ما اسامه بن زید سرلشکر 17 ساله داریم،ما محمد بن قاسم فاتح 17 ساله هند داریم، ما محمد، فاتح 22 ساله قسطنطینیه داریم، ما صلاح الدین فاتح حطین داریم....
واضح است تا وقتی به اصل و اساس خود برنگردیم هیچ وقتی نباید منتظر به آغوش کشیدن پیک پیروزی باشم بدون شک آخراین امت بدان چیزی اصلاح خواهد شد که اول آن به آن متمسک بودند،ایمان ما در شک خواهد بود اگر قرآن عظیم الشان و سنت مطهر نبوی صلی الله علیه وسلم را حَکَم و فیصله کننده در میان خود قرار ندهیم(فلا وربک لا یؤمنون حتی یحکموک فی ما شجر بینهم ثم لا یجدوا فی انفسهم حرجا مما قضیت و یسلموا تسلیما)...
بیایید از دسایس دشمنان و معاندین آگاه باشیم دشمنی که نخستین نشانه تیرش جوانان است دشمنی که هرلحظه در پی تخریب عقیده و تخدیر فکر جوانان است.
چه خوب است جوانی باشیم ظاهر و باطن آراسته به دین ...
اگرفاصله های دور را برای تحصیل مقاصد دنیوی می پیماییم لحظاتی چند را برای طی نمودن چند قدم محدود به سوی مسجد صرف نماییم...
اگر بازوهای ما توان برداشتن وزن های ثقیل را دارد ایمان ما توان برداشتن لحاف را از روی ما هنگام نماز صبح داشته باشد.
باید یقین داشته باشم افتخار محض به قهرمانان گذشته راه به جایی نمیبردبزرگان و قهرمانان دین برای ما الگوی خوبی بوده میتوانند ولی نام و یاد آن ها اکنون قید تاریخ است قهرمانان از میان کتب بیرون نمی شوند آنها فقط در تخلیق اخلاق و محاسن ایمانی شان در وجود ما جوانان زنده و متحرک خواهند شد آنها با کارنامه های شایسته و درخشان خود وظایف و مسؤلیت های خود را انجام داده و دور خود را گذراندند و در نقش ها و کرکترهایی که برایشان داده شده بود به خوبی ایفای نقش کردند اکنون نوبت ماست پس بیایید ستاره های این دور ما شویم...
قال الله تعالی:والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا....

هیچ نظری موجود نیست:

پست ویژه

درسی که از تاریخ گرفته شود همین است!

در سی و چند سال قبل وقتی همه چیز به دست آنها افتاد به جان هم افتادند، گفتند آماده نبودیم همه چیز به یکبارگی اتفاق افتاد، طرح ما بر این بود...