۱۴۰۰ مرداد ۷, پنجشنبه

دستآورد دو دهه!

 


داکتر عبدالباسط امل
ازینکه من بیشتر مریضان کرونایی را می بینم او نیز گویا به این مریضی مبتلا است نزدم مراجعه کرد.
گفت اضافه از یکماه میشود از مریضی رنج می برد، یکماه قبل به یکی از شفاخانه های شخصی مراجعه کرد اما کسی از خانواده حاضر نشد برایش دوا بخرد و این مدت را همچنان در درد و مریضی گذرانده است.

 
16 سال دارد و از همین سرزمین هست، دختری که تازه پا به جوانی گذاشته و باید هزار آرزو برای آینده زیبا و خوب داشته باشد؛ اما کسی را ندارد 50 افغانی را برایش دوا بگیرد، نه پدر، نه برادر هیچ یک حاضر به تهیه ادویه برایش نشد.
رنج دهنده است، مگر نه؟
چهره خسته، بدن نحیف و عجز اش حکایتی دردناکی از دختران و زنان این سرزمین هست که کسی به حرف شان گوش نمیدهد، از وضعیت شان خبر ندارند و اصلا کسی نیست در آوردن روشنی در زندگی آنها تلاش بکند.
شاید عده ی در شهرهای بزرگ به خیابان و کافه ها با لباس زیبا و آرایش غلیظ بیایند و بگویند زنان آزادی دارند و عده ی به رسانه ها حاضر شده از حقوق زن بگویند اما وقتی از واقعیت باخبر میشویم که کمی دورتر از شهر رفته شود و با حقیقت زندگی دختران و زنان این سرزمین پی برده شود.
متاسفانه همین کسانیکه از حقوق زن حرف می زنند مانعی برای حقوق زنان این کشور شده است.
به باور من زن قبل از هرچیزی به احترام، مهربانی و توجه نیاز دارد، سه مهم کاری که در عوض آن برای به نمایش گذاشتن سر و صورت زن در ملأ عام و استفاده ابزاری از زن کار شده است.

هیچ نظری موجود نیست:

پست ویژه

درسی که از تاریخ گرفته شود همین است!

در سی و چند سال قبل وقتی همه چیز به دست آنها افتاد به جان هم افتادند، گفتند آماده نبودیم همه چیز به یکبارگی اتفاق افتاد، طرح ما بر این بود...