۱۴۰۰ مرداد ۲۴, یکشنبه

نترس بهتر می شود


نترس بهتر می شود؛
در حصه اول خیرخانه زندگی میکنیم دولت استاد ربانی آخرین نفس های خود را میکشد. آسمان تاریک با شلیک گلوله هرچند ثانیه سرخ می شود و صدای رگبار در فضا می پیچد. به آغوش مادرم پناه برده و ازشدت ترس به خود می لرزم. این یگانه چیزیست که از آن زمان یادم می آید.
ما با این فکر به وطن برگشتیم در آبادی اش سهم گرفته و صلح و آرامش را شاهد خواهیم بود اما دو ماه نگذشت دولت مجاهدین سقوط و حکومت جدید روی کار آمد ولی جنگ هنوز جریان دارد.
دو نیم دهه میگذرد، کابل وضعیت مشابه به آن شب را دارد با این تفاوت که آسمان کابل را چرخبال گرفته ولی همچنان ترس از جنگ و کشته شدن وجود دارد.
نترس بهتر می شود؛
جمله که بیانگر ترس و واهمه واقعی است، فقط برای دلخوشی بقیه گفته می شود. این شب و روز ما کسانیکه درون کشور هستیم بیشتر از آن استفاده میکنیم.
خدایا صلح و آرامش را به این سرزمین برگردان!

هیچ نظری موجود نیست:

پست ویژه

درسی که از تاریخ گرفته شود همین است!

در سی و چند سال قبل وقتی همه چیز به دست آنها افتاد به جان هم افتادند، گفتند آماده نبودیم همه چیز به یکبارگی اتفاق افتاد، طرح ما بر این بود...