۱۳۹۲ شهریور ۱۷, یکشنبه

مسعودی که ما میگوییم اینست:

نوشته: عبدالباسط امل


همه ساله این روزها صداهای بلند می شود،‌ تعدادی به حمایت از فرزند شهید و آزاده ی این کشور فریاد کرده وبرایش دعا می کنند و تعدادی مخالفت های شدید خود را نسبت به آرمانها، فداکاری ها و جهاد این مرد به نمایش می گذارند.

طبق معمول این سال نیز همچنین آوازها و فریادها درحال بلند شدن است.
متیقنم غرب دست قوی درین مسئله دارد، جمعی را تحریک می کند که صدایت را به دفاع از قایدت بلند نما و در مقابل جمعی را تحریک می کند که او از قومت نبود، از حزبت نبود، تو در طالبان، اتحاد، حزب اسلامی و... بودی او تاجک بود، جمعیتی بود!.
غربیها دقیق همان حرفهای را در گوشها ملت افغان زمزمه می کنند که روزگاری در میدان جهاد به سبب آن این مردم را پارچه و متفرق ساختند.
میخواستند ملت افغان به نتیجه کامل جهاد مقدس شان نرسد، به همین دلیل این مردم را به حزب و گروه تقسیم نمودند،‌ آنگونه هرکدام را نسبت به دیگری تحریک کردند گویا دوست اصلی شان غرب است و به نفع شان حرف می زنند، چشمهایشان را بسته،‌ مسلح شان کرد و بعد آژیر حمله را به صدا در آوردند؛ اینگونه توانستند ظرف چند سال قوتِ بزرگ مجاهدین از هم بپاشند، نفرت بیحد میان گروه های مجاهدین ایجاد گردد، بحدی که جز گروه خود،‌ قوم خود دیگری را نمی دیدند. همه به این باور بودند که دیگران باید به قتل برسند و ترور شوند.

درین زمره تعدادی که دیروز کسی بالای شان حساب نمی کرد، نسبتاً نفع بردند،‌ از نام و مقام شخصیت های جهادی و فرزندان راستین ملت سوء استفاده نموده تا اینکه امروز به قدرت رسیدند.
این تازه به دوران رسیده ها که هرگز پس از شهادت فرزندان مجاهد کشور قدمی برای ادامه راه شان نبرداشتند؛ پیوسته تصویری عکسِ از شهدا را به نمایش گذاشتند.
درین جمع تعدادی از اسم انجنیراحمدشاه مسعود شهید فرزند اصیل کشور،‌ کسیکه از آوان جوانی در راه حق قدم برداشت و این راه را با خونش آبیار نمود؛ همیش استفاده سوء نموده اند، از مسعود شهید شخص متعصب، قومپرست، حزب پرست، غلام اجنبی، خاین ساخته اند، جمعی از نام او استفاده کرده به قدرت رسیدند و مرتکب هزاران جنایت و خیانت شده اند.
عام مردم هم نمیتوانند ازین دو گزینه چگونه شخصیت حقیقی مسعود را بشناسند چون واقعاً که مشکل است. یکی پیروش گفته دشمنی می کند و دیگری دشمن گفته دشمنی می کند، یکی کتاب می نویسد و بیحد توصیفش می کند،‌ معصومش می داند و دیگری کتاب می نویسد و خاین، خودفروخته، متعصب و.... خطابش می کند. یکی فیلم ویدیویی و نوار صوتی می سازد؛ به نام او بر اقوام دیگر می تازد، گروه های دیگر را بد و بیراه می گوید و دیگری فیلم ویدیویی و نوار صوتی تهیه می کند؛ صدایش را چون او می سازد و کلماتِ به نفع غرب می زند. 
ولی اینجا خواستم به همه بگویم که وقتی ما حرف از مسعود می زنیم، ما که نه مربوط گروهش می شویم، نه مربوط منطقه اش، نه خویشی و نه ارتباطی با او داریم چگونه او را می شناسیم:

ما مسعودی میگوییم که از بیست سالگی روانه میدان داغ جهاد شد، ما مسعودی را می گوییم که هرگز سَر به غیر خم نکرد، ما مسعودی را می گوییم که هرگز به کشورهای همسایه پناه نبُرد، ما مسعودی را می گوییم که بخاطر حفاظت از ناموس تک تک افغانها تا دمِ مرگ ایستادگی کرد، ما مسعودی را می گوییم که نه غلامی ایران را پذیرفت، نه پاکستان را و نه از امریکا یا کشور دیگری را، ما مسعودی را می گوییم که دینش اسلام بود و راهش جهاد، ما مسعودی را می گوییم که در راه پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم قدم برداشت و تا خونش را نریخت از ادامه راه دست بردار نشد، ما مسعودی را می گوییم که دلِ غلامان بیگانگان از نامش آتش میگیرد، ما مسعودی را می گوییم که بخاطر تعلیم پسر و دختر افغان در روزهای گرم نبرد؛ دوره های تعلیمی و آموزشی را راه اندازی می نمود، ما مسعودی را می گوییم که میان قومش و اقوام دیگر تبعیض قایل نمی شد، ما مسعودی را می گوییم که متاع دنیا نزدش ارزشی نداشت گونه که جز خانه گلی پدری مالک چیزی دیگری درین سرزمین نبود، ما مسعودی را می گوییم که خود را سپاهی اسلامی می دانست و شعارش آزادی کشور و سرنگونی ظالمین بود!.
بلی!
برادرم! ما مسعود گفته بودیم، می گوییم و مسعود خواهیم گفت اما؛ نه آن مسعودی که کرسی نشینان امروزی آنرا به تصویر می کشانند!.
ما در راهش قدم بر می داریم، نمی گذاریم به خونش خیانت صورت بگیرد و ازش سوء استفاده صورت گیرد!.

می دانی؟!

مسعود غلام کشوری نبود، مسعود به نفع کشوری عمل نمی کرد، مسعود لحظه ی از نبرد و مقاومت دست نبرداشت، مسعود کشورش را هرگز ترک نکرد، مسعود هرگز با کمونیزم پیمان نبست، مسعود به دشمن تسلیم نشد، مسعود برادر هموطنش را نشانه نگرفت، مسعود به مردمش و سرزمینش خیانت نکرد و .... !.
ولی با اینهمه هرگز چشم از تقصیرات و معصیت هایش نمی پوشیم، در طول عمرش حتماً اشتباهی و گناهی را مرتکب شده است از الله مهربان عاجزانه می خواهیم که از تقصیراتش درگذرد، مغفرت خود را شامل حالش نماید، بهشت برین و همنشینی پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم و اصحاب کرام را نصیبش نماید.

هیچ نظری موجود نیست:

پست ویژه

درسی که از تاریخ گرفته شود همین است!

در سی و چند سال قبل وقتی همه چیز به دست آنها افتاد به جان هم افتادند، گفتند آماده نبودیم همه چیز به یکبارگی اتفاق افتاد، طرح ما بر این بود...